سرو ده ای ترکی برای امام زمان عج

دردون منی یاندروب یاخور یا مهدی
قان، یاش عوضی گوزدن آخور یا مهدی

گوز یاشی ،گجه گونوز، آخور ، هجرونده
گوزلر هامیسی سنه باخور یا مهدی

هرگون سحر اولجاق آغلورام من سن سیز
گوز یاشی قوتولدی ، قان آخور یا مهدی

دوست ، دشمنه من نجه دییم اوز دردیم
 دوست دشمن ایچینده ،قالمیشام یا مهدی

بیر عمر، سنون هجروه من اولدوم زار
گوز یاشدی ، اورکده لخته قان ، یا مهدی

جسمیمده مهم دگور اولا ، مین آزار
روحیم سیخیلوپ عذاب دیم یا مهدی

سن سیز سمنی ، یاسمنی ، نی نیورم من
سن ،سن سمنیم یاسمنیم یا مهدی

نامرد اولوب دنیادا انسان ، هویسیله
دُور رایله سن بیزلره ، گَل یا مهدی
[دور: بلند شو- بپا خیز        گَل: بیا]

سن سیز اولا بولمز، بیزه بیر یول و وسیله
هر یول باشینا، باش سان اوزون یا مهدی

گولّلر آچیلار عشقوه گلزارده مولا
پژمرده گولوخ ، دشت و بیابانیده مهدی

ظالم دویوری باشیمیزه ، هر دَم و هر آن
حاشا سَسیز میز، مگر چخور یا مهدی

من آختارا رام مأمنیوی هر گجه گوندوز
«ستار» سنه قربان ، هاداسان یا مهدی

لایق اولاق ، اوُل درگهوه ، گَلماقا ، هیهات
سن گَل بیزه بیر نظر ایله یا مهدی./.

🙏 التماس دعا : س. تقی زاده🙏

سروده ای در هجران امام زمان عج

🌹چون الف ، دالم از این بیداد ها🌹

ای تو داروی تمام دردها
مرهم نیکو شفا بر زخمها

سینه را مرهم بده از آب خود
سُرمه ای در خور ، نما بر چشمها

من اسیر تار مشکین توام
بردل زارم بزن ، مزمارها

زآتش هجران تو خم گشته ام
خود بیا ، خود راست گردن قدّها

هر شب و صبحم شده سیلاب خون
من نیابم مانعی بر اشکها

آب دیده ، آب دل ، آب حیات
قطره قطره می چکد بر گونه ها

عقل و هوشم میرباید آخر ، این
یا که پر پر میشوم چون لاله ها

گر نسازی ، من نسازم با غمت
آتش عشقت کُشد ، پروانه ها

دردسر دارِ انیس اُنس تو
هم گل و هم بلبل و ستّارها(1)

گردنم کج ، قامتم پی، دل نوا
چون الف ، دالم از این بیدادها

ازغمت تنها و بیکس ، بی رجاء
تکیه گاه گونه ام ، دیوارها

بی تو ، هر مجلس بود ،عرش عزاء
محفل اُنسم شده ویرانه ها

«واعظا» آتش منه بر جان خود
زانکه قسمت میشود دیدارها     ./. (ان شاء الله)

🙏التماس دعا : س. تقی زاده🙏

🍄(1): « ستار»: [اسم کوچک ] خادم تالار قرآن پژوهان میباشد.
🍄(2) «واعظ»: [تخلّص شعری] خادم تالار  قرآن پژوهان میباشد.

قران بخوان

🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏

با تو گر خواهی سخن گوید خدا، قرآن بخوان
تا شود روح تو با حق آشنا، قرآن بخوان

(رتل القرآن ترتیلا) ندای رحمت است
می دهد قرآن به جان و دل صفا، قرآن بخوان

ای بشیر، یاد خدا، آرامش دل می دهد
دردمندان را بود قرآن دوا، قرآن بخوان

گفت پیغمبر كه بی دین است، هر كس بی حیاست
تا شود روح تو پابند حیا، قرآن بخوان

دامها گسترده شیطــان، در مسیر عمر تو
تا كه ایمن باشی از این دامها، قرآن بخوان
 
ای كه روحت سخت، پای بند دنیایی شده
می كند قرآن تو را از غم رها، قرآن بخوان

عترت احمد ز قرآنش نمی گردد جدا
تا بیابی معنی این نكته را، قرآن بخوان

هست قرآن صامت و قرآن ناطق عترت است
تا ندانی این دو را از هم جدا، قرآن بخوان

نسخه قرآن به دستورال عمل دارد نیاز
تا كه بشناسی طبیبت را دلا، قرآن بخوان

وادی طــور است این قرآن و میعاد حضور
با تو گر خواهی سخن گوید خدا، قرآن بخوان

می برد خسران ز قرآن، هر كه دشمن با علی است
مومنیینش را بود قرآن شفا، قرآن بخوان

با زبان حال، زینب گفت با رأس حسین
خصم خواند خارجی ما را اخی، قرآن بخوان

چون بود قرآن (حسان) برنامه عمر بشر
تا كه توفیقی بیابی تو بیا، قرآن بخوان./.



 

اَلا مهدی بیا شب را سحر کن

🌷💐اشعاری از خادم تالار قرآن پژوهان🌷💐


اَلا مهدی بیا شب را سحر کن
زغیبت روُ ، بُرون، فتح و ظفر کن

به مظلومان ِ بیکس اندر عالَم
دَمی با دیدنت ، تو پرده دَر کن

چو شبنم میچکد چشم بهاران
دل و هم دیده را، پَر اشک و تَر کن

شب است و ظلمت بیداد ، جانا
شب مارا سحر باسُرمه سَر کن


جفا از دشمن و از یار داریم
ندای لا تَخُف بر ما، تو سر کن

عزیزا مَسَّنی ضُرّاً وَ اَهلی(1)
تصدبق کن به ما پیمانه پُرکن

چو کالایم بود اندک و لیکن
به لطف خود، مرا نیکو سِیَر کن

خدا را اسم حُسنایی تو مولی
ز اسم اعظمش ما را خبر کن

به رضوایی ، منایی من ندانم
دل و جان در فراقت در به دَرکن

عبادت را تویی شرط تقبّل
تو این نا بنده را ، خود بنده تر کن

بود انکار تو عین تجاهُل
به صاحب معرفت، روزی نظر کن

چو «واعظ» شیعۀ نا شیعه باشد
شتر دیدی ، ندیدی را زِبَر کن

(1)يوسف : 88   فَلَمَّا دَخَلُوا عَلَيْهِ قالُوا يا أَيُّهَا الْعَزيزُ مَسَّنا وَ أَهْلَنَا الضُّرُّ وَ جِئْنا بِبِضاعَةٍ مُزْجاةٍ فَأَوْفِ لَنَا الْكَيْلَ وَ تَصَدَّقْ عَلَيْنا إِنَّ اللَّهَ يَجْزِي الْمُتَصَدِّقينَ .

فغان نامه ای به امام عصر ،صاحب الزمان ع



🌺اشعاری از خادم وبلاگ التنزیل 🌺

دل ز فراقت به فغان آمده
آب دل از دیده به سر آمده

جدّ تو هم، منتظر مقدمت
منتظر فتح . ظفر آمده

گل شکفد از سر مولی علی
شیر خدا دست به سر آمده

منتظر آمدنت ،فاطمه
با دل خون ، پاره جگر آمده

پور علی ،آن حسن مجتبی
سوخته دل از سمِ زهر آمده

سرور کونین ، حسین شهید
پرچم هفتاد و دو تن آمده

عشق تو از بس که بود آتشین
صبر زعشق تو به سر آمده

روشنی چشم ، زکف داده ام
کور دلی، بهر بَصَر آمده

این دل محزون به رهِ کبریاء
از پِی مَرحم به سفر آمده


برخُم سوزانِ دلِ عاشقان
از تو اثر، از تو ثمر آمده

این غم هجران نشود انتهاء
گر چه بشر همچو فَنر آمده

«واعظ» شوریده دلِ بینوا
بی سر وپا، رو به خطر آمده./.

اشعاری از خادم وبلاگ( تقی زاده): «خسته دلان»

🌷 «خسته دلان» 🌷

💐 اشعاری از خادم تالارعلمی قرآن پژوهان: تقی زاده 💐

ما ملول و خسته ایم، از دل غُباری وا کنید
سینه چاکانی حَزین ، از ناله مان پروا کنید

بیش از این ، دل را نرنجانید از بهر خدا
از عذاب و از مکـافات خدا پروا کنید

در چنین دنیای وانفسا که هر دَم میرود
از فشار قبر و نَزعِ سخت جان ، پروا کنید

گفتۀ مولا حسین، دردیدۀ دل ، جاکنید
از خدا ، از مُنجی مستضعفان ،پروا کنید

بهر نزدیکی به قومی ، بهر دوری از دِگر
اینقدر ظلم و ستم ،آخر چرا غوغا کنید؟

گر نمیدانید حُکم لم یَزل را در کتاب ؟
آیه های نور را هردَم ، گَهی ، نجوا کنید

اَصلِحوُا در بین مردم ، لاتَقُل ما لَم تَقُل
از غُل و زنجیر و از آتش ، دَمی پروا کنید

شعلۀ عشق دروغین ،دردل افکندن چه سود
زآتش قهر خدا ، بهر خدا پروا کنید

روی مردم چهره ای ،در پشتشان رویی دگر
از نفاق و کیفر سخت خدا پروا کنید.
*******************************
« اَصلِحوُا در بین مردم ، لاتَقُل ما لَم تَقُل» : بین مردم صلح و آشتی بر قرار کنید و نگو آنچه را که نباید بگویی.

اشعاری از خادم وبلاگ « التنزیل»: تقی زاده

🌷 «خسته دلان» 🌷

ما ملول و خسته ایم، از دل غُباری وا کنید
سینه چاکانی حَزین ، از ناله مان پروا کنید

بیش از این ، دل را نرنجانید از بهر خدا
از عذاب و از مکـافات خدا پـروا کنید

در چنین دنیای وانفسا که هر دَم میرود
از فشار قبر و نَزعِ سخت جان ، پروا کنید

گفتۀ مولا حسین، دردیدۀ دل ، جاکنید
از خدا ، از مُنجی مستضعفان ،پروا کنید

بهر نزدیکی به قومی ، بهر دوری از دِگر
اینقدر ظلم و ستم ،آخر چرا غوغا کنید؟

گر نمیدانید حُکم لم یَزل را در کتاب ؟
آیه های نور را هردَم ، گَهی ، نجوا کنید

اَصلِحوُا در بین مردم ، لاتَقُل ما لَم تَقُل
از غُل و زنجیر و از آتش ، دَمی پروا کنید

شعلۀ عشق دروغین ،دردل افکندن چه سود
زآتش قهـر خدا ، بهـر خدا پـروا کنید

روی مردم چهره ای ،در پشتشان رویی دگر
از نفاق و کیفر سخت خدا پروا کنید.
*******************************
« اَصلِحوُا در بین مردم ، لاتَقُل ما لَم تَقُل» : بین مردم صلح و آشتی بر قرار کنید و نگو آنچه را که نباید بگویی.

اشعار حکیمانه ای از معراج السعاده

ادامه نوشته

حسینه یرلر آغلار گویلر آغلار

ادامه نوشته

حسینه آغلاسان بیهوده دور

ادامه نوشته

عبادت با عشق مفید است نه به عادت؟!

ادامه نوشته

آغلامازدیم زمان آغلاتدی منی

ادامه نوشته